سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و او را دیدند با جامه‏اى کهنه و پینه زده . سبب پرسیدند فرمود : ] دل را خاشع کن و نفس را خوار ، و مؤمنان بدان اقتدا کنند در کردار . همانا دنیا و آخرت دو دشمنند نافراهم ، و دو راهند مخالف هم . آن که دنیا را دوست داشت و مهر آن را در دل کاشت ، آخرت را نه پسندید و دشمن انگاشت ، و دنیا و آخرت چون خاور و باختر است و آن که میان آن دو رود چون به یکى نزدیک گردد از دیگرى دور شود . و چون دو زنند در نکاح یکى شوى که ناسازگارند و در گفتگوى . [نهج البلاغه]
خبر های تک پیشتاز هنر*حامد بهداد*

بهداد: من بازیگری نیستم که بتوانم تا انتها بیننده را حفظ کنم، درسته که خودم می‌گم من سلطان همه بازیگرام... شاخ سینمام... اما اینو می‌گم که یه چیزی گفته باشم ، جلب توجهی کرده باشم، همین. فیلم «مجنون لیلی» هم اتفاقی شد... من و قاسم جعفری پیش‌تر رفاقتی داشتیم... در فیلم همسفر برایش بازی کرده بودم هر چند فیلم بسیار بدی بود، اما قاسم رفاقتش با من موند بعدها هم خیرش به من رسید... بارها و بارها برای همه سریال‌هایش از من دعوت به کار کرد، که نشد تا رسید به «مجنون لیلی». من به همون سکانس هم راضیم خدا رو شکر. زندگی کردم. ارتزاق کردم. اگه شهرته، اگه پوله، اگه توفیقه اگه هرچی ...

  این اعتماد به نفس یا غروری که داری از کجا ناشی می‌شه؟ همه به بازی خوب بهداد اذعان دارند و تایید می‌کنن، ولی لزوم این تکرار و تایید از جانب خودش چیه؟

بهداد: معتقدم این تعریف رو خودم باید کنم نه دیگران. همه جا بر عکسه. می‌گن بگذارید دیگران از شما تعریف کنن، خودت تعریف نکن. اما من می‌گم نه! لطف کنین، دیگران از من تعریف نکنن، بگذارید خودم از خودم تعریف کنم. چرا؟! چون من وکیل کار خودم هستم، چون خودم بهتر بلدم از کار خودم دفاع کنم، شما ادله دفاع از کار منو نداری، شما نمی‌دونی چرا من بازیگر خوبیم، چرا بازیگر بدیم، اما خودم می‌دونم.

 و این موضوع دشمن‌تراشی نمی‌کنه؟

بهداد: دشمن و بدخواه زیاد داشتم، اما چرا سوءتفاهم وقتی صداقت یار منه؟!

 پس با این حساب باب نقد هم بسته می‌شه، چون هیچ‌کس به چرایی خوبی و بدی کار دیگری واقف نیست؟

بهداد: چرا... مگه می‌شه بی‌نقد... اگر من در این باره یا در مورد خودم نظر می‌دم چون کارم رو بلدم، درسش رو خوندم... شما نقدی نداری به بازیگری... خود بازیگر هم نمی‌تونه بازیگر دیگری رو نقد کنه.

  منظورم خودم نبود... انتقاد از دیدگاه منتقدین.

بهداد: به هرحال نقد وجود داره، آنها می‌تونن نقد کنن. نظر من درباره خودم اینه...

ما مراسمی داریم در باب نقد... آنها به من می‌گویند: «آقا تو متوهمی، تو بیمار روانی هستی، دیوانه‌ای» من جواب می‌دهم: «بله، درسته... نظر شما محترمه... ممکنه من دیوانه باشم، اما منم، همه چیز منم، منم که این طوری بازی می‌کنم، آقا شما برو جلو دوربین بازی کن، بعد ببین من چه‌طور نقدش می‌کنم.» شمای نوعی می‌تونی نقد کنی، می‌تونی ایراد بگیری، می‌تونی بدی یا خوبی بگویی اما من نمی‌پذیرم... اما شده در یک مناظره استاد سمندریان منو نقد می‌کنه، از ایشان خوبش رو می‌پذیرم و حتی بدش رو، چون صاحب‌نظره اما آقایی که حوزه تخصصش در بازیگری عمیق نیست چه‌طور می‌تونه نظر جدی و درستی داشته باشه.

  این حرف رو قبول دارم که هر کی با هر مدرکی نمی‌تونه دخالت کنه

 

در ادامه بخوانید


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط زهرا.ق 89/6/8:: 2:49 صبح     |     () نظر